دوست داشت تا تحصیلات خود را در مقاطع بالاتر ادامه دهد، شرایط فعلی فرصت تحصیلی را از او و بسیاری از همجنسانش گرفته است، ولی نمیخواهد این شرایط برای همه اینگونه ادامه یابد. میگوید: «این مرکز را ایجاد کردم تا برای کودکان بهخصوص دخترانی که از آموزش باز ماندهاند زمینهی آموزش را فراهم بکنم.»
صدیقه، دانشجوی صنف دوم دانشکدهی حقوق و علوم سیاسی یکی از دانشگاههای خصوصی در بلخ است اما زمانی که با تعلیق تحصیل دختران در دانشگاههای کشور از ادامهی تحصیل محروم شده، برای دور زدن این مانع اقدام به ایجاد مرکز آموزشی رایگان کرده است.
صدیقه ۲۴ ساله از یک خانوادهی بیسواد و سنتی ولسوالی بلخ ولایت بلخ است. او به هدف عامسازی آموزش به کودکان و زنان بیسواد روستایش برخاسته و اقدام به ایجاد یک مرکز آموزشی خانگی کرده است.
در این مرکز که با ابتکار صدیقه و سه دخترخانم دیگر ایجاد شده است، برای حدود هشتاد کودک بیجاشده و کودکانی که در جادههای این ولسوالی سرگرم کارهای بالاتر از توانشان هستند، فرصت یادگیری فراهم شده است.
هماکنون در این مرکز که با امکانات ابتدایی بنا شده و بدون داشتن میز و چوکی فعالیت میکند، دستکم هشتاد دختر و پسر برای رهایی از سرنوشت ناروشنشان سرگرم یادگیری مضامین دری، انگلیسی، قرآن کریم و ریاضی هستند.
صدیقه با انتقاد از تطبیق طرحهای طالبان که آموزش دختران را خلاف ارزشهای دینی میدانند، میگوید ادامهی این روند میتواند تأثیر عمیقی بر آیندهی مردم افغانستان بهویژه بانوان بگذارد.
صدیقه میافزاید: «اگر جلو تصمیمهای طالبان که بانوان را از آموزش، کار و تحصیل محروم کردهاند گرفته نشود، در آینده میتواند وضعیت کشور و بنبست پیش آمده را عمیقتر کند.»
صدیقه بر نقش آموزش در تغییر اوضاع کشور تأکید کرده میگوید که وی و سه دخترخانم دیگر بیشتر از گذشته برای روشنسازی افکار شهروندان تلاش خواهند کرد.
وی افزود: «آموزش بانوان خلاف هیچ دین و آیین نیست. ما هم برای مبارزه با این فرضیه که یادگیری حق هر زن و مرد است کمر خود را محکمتر از گذشته بستهایم و به راه خود ادامه میدهیم.»
ایجاد این مرکز آموزشی به تنهایی برای صدیقه کار سادهی نبوده است تا اینکه سه بانوی دیگر نیز تعهد میکنند تا ختم این راه با وی بروند و برای فعالیتهای رضاکارانه وی را همراهی کنند.
گیتی، سویتا و پیمانه، سه بانوی دیگر هستند که عهد بستن برای فراهمسازی فرصتهای آموزشی به کودکان کارگر و بیجاشدگان داخلی همراه با صدیقه یاری رسانند.
سویتا، یکی از این بانوانی است که وقت و دانشش را برای حمایت از دختران و کودکان میگذارد تا به این ترتیب در مقابل محدودیتهای طالبان سکوت نکرده باشد.
او که پس از تغییر نظام، به علت عدم دریافت حقوق ماهیانهاش از شغل آموزگاری دست کشیده و اکنون در این مرکز رضاکارانه فعالیت میکند، میگوید: «پس از اینکه طالبان به قدرت رسیدند کار کردن برای من زیر تسلط این گروه دشوار بود. به همین دلیل شغلم را رها کردم. ولی اینجا خیلی با فکر آرام میتوانم داشتههای خودم را به دختران دیگر انتقال دهم.»
در همین حال گیتی، یکی دیگر از آموزگاران این مرکز که بعد از منع کار بانوان در نهادهای غیردولتی داخلی و خارجی، از وظیفهاش در دفتر «حمایه اطفال» بیکار شده است، بر ادامهی کارهای رضاکارانه تأکید میکند.
گیتی میگوید: «هیچ محدودیتی نمیتواند سبب این شود که ما از این کار خود دست بکشیم. تا زمانی که میتوانیم، برای مردم این محل تدریس میکنیم و آگاهیدهی میکنیم.»
شماری از کودکان جوان و نوجوان که در این مرکز برایشان فرصت ادامهی آموزش فراهم شده است از ایجاد این مرکز خوشبین هستند. آنان میگویند بسته شدن درب مکاتب آنان را با چالشهای روحی و روانی مواجه کرده است.
برخی از دانشآموزان این مرکز که دختران دورهی لیسه هستند میگویند ایجاد این مرکز توانسته بر زندگی آنان امید را به میان آورد.
مهناز، یکی از دانشآموزان صنف یازدهم که پس از تصمیم طالبان مبنی بر بسته شدن مکاتب از آموزش محروم شده است میگوید: «برای اینکه بتوانم از درسهای خود عقب نمانم و درسهای مکتب را فراموش نکنم این مرکز به من زیاد کمک میکند.»
تلاش برای گسترش فعالیتهای این مرکز
بانوانی که این مرکز را به منظور عامسازی دانش ایجاد کردهاند میگویند فعالیتهای آنان تنها برای کودکان خلاصه نمیشود بلکه زنان بیسواد را نیز تحت پوشش برنامههای سوادآموزیشان قرار دادهاند.
صدیقه، مسئول این مرکز آموزشی میگوید در کنار کودکان برای زنان بیسواد این منطقه نیز صنفهای سوادآموزی راهاندازی کردهاند و تلاش دارند تا در آیندهی نزدیک صنفهای سوادآموزیشان را گسترش دهند.
صدیقه میافزاید: «چند صنف کوتاهمدت سوادآموزی هم برای زنان داشتیم و این روند ادامه دارد. بهزودی تصمیم داریم تا فعالیتهای خود را بیشتر بسازیم و زنان زیادی را تحت پوشش قرار دهیم.»
این بانوان میگویند در حالیکه آموزش میتواند در راستای ترقی و توسعهی کشورها نقش اساسی داشته باشد و کشور را از دورهی ابتدایی به مدرنیته برساند؛ اما طالبان غافل از نقش آموزش در حالی محدود کردن آموزش برای بانوان هستند.
آنان میگویند در شرایطی که طالبان با محدودیتهای سختگیرانهیشان تلاش دارند فضای یادگیری و حضور زنان را تنگتر کنند اما آنان به راه شان ادامه میدهند.
مراکز آموزشی خانگی بدیل برای مکاتب
با تغییر نظام در افغانستان و آغاز تحولات منفی، بهصورت کمپشینه، بهویژه در بخش آموزش و پرورش بانوان همزمان با محدودیتهای وضع شده از سوی طالبان، ایجاد مراکز آموزشی خانگی در ولایت بلخ رونق گستردهای داشته است.
مرکز آموزشی ایجاد شدهی دختران در ولسوالی بلخ تنها مکانی نیست که در این ولایت پس از محدودیتهای طالبان ساخته شده است، بلکه در کنار آن جوانان دیگری نیز برای فراهمسازی سهولتهای آموزشی اقدام کردهاند.
در همین حال برخی از جوانان دیگر در شهرستان خلم ولایت بلخ که بهتازگی به ولایت سمنگان مدغم شده نیز در یک اقدام مشابه یک مرکز آموزشی خانگی را برای کودکان و بانوان محروم از آموزش ساختهاند.
عبدالله در هماهنگی با چهار دخترخانم دیگر نیز به ایجاد مرکز آموزشی رایگان تلاش کردهاند که سهم شان را در راستای نجات کودکان محروم از آموزش بهجا بیاورند.
عبدالله میگوید با همکاری چهار بانو توانسته است برای دستکم ۱۲۰ کودک که حدود ۶۰ تن آنان دختران هستند و از رفتن به مکتب منع شدهاند، زمینهی آموزش را ایجاد کنند.
در این مرکز نیز برای دانشآموزانی که بهدلیل مشکلات اقتصادی و بسته شدن آموزشگاههای خصوصی به روی دختران از آموزش به دور ماندهاند، مضامین انگلیسی، ریاضی، دری و قرآن کریم بهصورت رایگان آموزش داده میشود.
با این همه در کنار این دو مرکز، برخی دیگر از جوانان نیز در ولسوالی دهدادی، روستای «علمخیل» ولسوالی بلخ و شهر مزار شریف با ساخت مراکز آموزشی رایگان، تلاش کردهاند تا برای کودکان محروم از آموزش زمینهی یادگیری را فراهم کنند. هرچند طالبان با صدور فرمانهای متفاوت درب مکاتب، آموزشگاهها و دانشگاهها را بهروی دختران بستهاند و زنان را از کار در نهادهای غیردولتی خارجی و داخلی منع کردهاند، حالا دیده شود که مراکز آموزشی خانگی تا چه زمانی میتوانند فعالیت شان را ادامه دهند.